به گزارش خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر روزانه هفت هزار تن زباله شهر تهران براي دفع و امحاء به منطقه كهريزك واقع در حاشيه جنوب غربي تهران انتقال داده مي شود. اين زباله ها شامل زباله خانگي، صنعتي، بيمارستاني و... مي باشد كه با انواع و اقسام خودروهاي بزرگ و سنگين مجهز و فرسوده در اين مكان خالي مي شود و اين برنامه چندين سال است كه ادامه دارد و هنوز نتوانسته ايم براي خلاص شدن از مشكلات جانبي اين اقدام خودمان را خلاص كنيم. زيرا مضرات ناشي از تردد كاميون هاي حمل زباله در خيابانها و سرريز شدن شيرابه هاي زباله ها و حتي ريختن بخشي از آنها به هنگام حركت، موجبات فراهم آوردن انواع و اقسام بيماريها و همچنين كثيفي معابر عمومي شهر را به دنبال دارد.
امروزه تهران چند ميليوني با هزاران مشكل و معضل اجتماعي، فرهنگي و زيست شهري مواجه است كه در اين بين برنامه ها و راهكارهاي ارايه شده توسط مديريت شهري طي 14 سال اخير فقط توانسته تا حدودي موفق به تسكين دردها شود و هيچ گاه قادر به ترميم و بهبودي كامل امراض نبوده است.
به گزارش خبرنگاراجتماعي مهر، مديريت جديد شهري تهران اولويت اول برنامه هاي خود را براي خروج از بحران حاكم بر فضاي شهر، در ابتدا روان سازي ترافيك شهري و بازگشايي معابر و توسعه شبكه عبور و مرور قرار داده و در ادامه موضوعاتي همچون توسعه فضاي سبز ، ساماندهي و جمع آوري و بازيافت زباله را در دستور كار خود گذارده است زيرا مديريت شهري معتقد است تا زماني كه نتوان به حل و فصل اين مشكلات و معضلات شهري پرداخت امكان توسعه شهري وجود نخواهد داشت.
اما نكته اي كه مي بايست به آن اشاره نمود وضعيت جمع آوري و بازيافت زباله و انتقال آن به منطقه كهريزك براي دفع است. متاسفانه شواهد حكايت از اين واقعيت دارد كه منطقه كهريزك ديگر قادر به بلع و هضم هزاران تن زباله اي نيست كه در طول روز از سطح شهر تهران جمع آوري شده و به اين منطقه انتقال داده مي شود. كارشناسان مسائل زيست محيطي اين نكته را همواره به مديران و متوليان امور شهري گوشزد مي كنند كه بحران انباشت زباله و عدم تفكيك و دفع بهداشتي آن حيات شهروندان را تهديد مي كند!
70 سال از دنيا عقب تريم!
تغيير نگرش در شيوه توليد براي كاهش زباله ، اصل تعريف شده در عرصه صنعت و تكنولوژي جهان امروز است كه طبق جديدترين يافته ها ايران در زمينه ساماندهي زباله 70 سال از اين نگرش عقب تر است. كارشناسان مسائل زيست محيطي معتقدند مطالعات نشان مي دهد اغلب كشورهاي پيشرفته ، بزرگترين مشكل زيست محيطي بعد از مساله تغييرات اقليمي مثل گرم شدن زمين ، زباله و معضلات ناشي از آن است. همچنين امروزه تحقيقات نشان مي دهد زباله با روش هاي نوين و كارآمد بازيافت مي تواند آن قدر ارزشمند تلقي شود كه از آن به عنوان "طلاي كثيف" ياد كنيم.
زباله " تر" مثل پسماند ميوه ها ، سبزيجات و مواد غذايي ، كه بيشترين بخش زباله را تشكيل مي دهد قابل بازيافت و تبديل به "كمپوست" است كه كود مناسبي براي مصارف كشاورزي محسوب مي شود. ضمن اينكه از زباله مي توان " سوخت جامد" كه جايگزين مناسبي براي سوخت هاي فسيلي است ، توليد كرد. استفاده از محصولات بازيافتي ضمن صرفه قابل توجه اقتصادي كه به همراه دارد مانع از نابودي منابع طبيعي مي گردد. بر اساس مطالعه انجام گرفته براي توليد يك تن كاغذ به 17 اصله درخت و بيش از 7 هزار بشكه آب نياز داريم.
بحران دفن زباله
بحران زباله و دفن آن در ايران زماني شدت گرفته و نمايان شد كه اهالي شهرهاي شمالي زباله هاي خود را به حالت اعتراض به ميان جاده ها ريختند و حتي بخشي از آن را به شهر تهران منتقل كردند. سازمان جنگل ها و مراتع نيز به يكباره به علت دفن زباله ها و نفوذ شيرابه ها به بستر جنگل معترض شد و جدلي پنهان ميان سازمان جنگلها و مراتع، محيط زيست، شهرداري و وزارت كشور براي روشن شدن سرانجام زباله هاي شمال كشور و ساير استانها به خصوص تهران آغاز شد.
طبق آخرين تحقيقات كارشناسان روزانه 900 تا 1500 گرم زباله به ازاي هر نفر توليد مي شود كه در حال حاضر يكي از معضلات شهر تهران محسوب مي شود. بر اساس اين پژوهش بخشي از زباله ها در فرايند طبيعي از ضريب تغيير پذيري خوبي برخوردار بوده و در چرخه طبيعت وارد مي شوند. زباله به هنگام دفن به 20 درصد حجم اوليه خود تقليل مي يابد و هر متر مكعب با 450 كيلوگرم به حجم 2/0 متر مكعب تبديل خواهد شد، در آن صورت اگر 6 هزار و 500 تن زباله در لايه اي به ضخامت 2 متر دفن شود فضايي در حدود هزار و 500 متر مربع در روز نياز دارد كه اين مساحت در سال برابر 54 هكتار است. پژوهشگران زباله را به عنوان يكي از معضلات مهم شهر تهران عنوان كرده اند كه در درون خود با مشكلاتي از جمله نبود فرهنگ جداسازي زباله از سوي شهروندان مواجه است.
استفاده از تجارب ساير كشورها
طبق تحقيقات و مطالعات مديريت مواد زائد در آمريكا ، از هر كيلوگرم زباله خانگي و شهري مي توان معادل يك كيلوگرم ذغال سنگ انرژي توليد كرد. با سيستمي كه متخصصان در مديريت زباله در اين كشور طراحي كرده اند ، زباله ها تكه تكه و فشرده مي شود سپس پوشش پلاستيكي بر روي آنها كشيده مي شود و براي استفاده در كوره هاي سيمان به عنوان بسته هاي انرژي به بازار عرضه مي شود. اين بسته هاي انرژي ميزان اكسيدهاي نيتروژن منتشره در كوره هاي سيمان را تا 37 درصد كاهش مي دهد.
كشور انگلستان نيز از تايرهاي مستعمل براي سوخت كوره هاي سيمان استفاده مي كند سالانه 35 ميليون تاير در اين كشور مستعمل مي شود كه حدود 20 درصد آن به شكل ياد شده مورد استفاده قرار مي گيرد. استفاده از اين لاستيكها در كوره هاي سيمان علاوه بر اينكه 20 تا 25 درصد در مصرف ذغال سنگ صرفه جويي مي كند، مشكل تايرهاي مستعمل را تاحدودي حل مي كند. مطالعات برروي بازيافت زباله نشان مي دهد كه جلوگيري از سوزاندن آن نيز به نوعي قابل توجه و موثر از معضل آلودگي هوا و انتشار غبار مي كاهد. در آمريكا سالانه چند هزار نفر به علت آلودگي هواي ناشي از سوزاندن مواد مصنوعي( آزبست) موجود در زباله جان خود را از دست مي دهند كه اين آمار اهميت كنترل آلودگي هواي ناشي از اماكن دفن زباله را شفاف تر مي كند.
از سوي ديگر اعلام مي شود در كشور هند 50 درصد كاغذهاي مصرفي بازيافتي بوده و اين رقم در آمريكا به 100 درصد مي رسد به طوري كه ميزان توليد كاغذهاي بازيافتي در اين كشور به اندازه اي است كه درصدي از آن نيز به فروش مي رسد. صنعت زباله در كشورهاي توسعه يافته و بازيافت آن از مرحله توليد آغاز شده و بر اساس رعايت " ايزو"هاي تعريف شده محصول قبل از توليد شرايط و چگونگي دفن و بازيافت آن نيز مشخص شده است. هزينه دفن و بازيافت از مشتري دريافت مي شود و بر اين اساس مشتري قادر خواهد بود تا محصول مورد نظر را انتخاب كند. شايد به همين دليل اكثر شركت هاي بزرگ نوشابه سازي دستگاههاي خود را كه فقط با بطري هاي غير قابل بازيافت پر مي شوند به كشورهايي همچون ايران فروختند و خودشان بار ديگر از بطري هاي شيشه اي استفاده مي كنند.
بر اين اساس مشتري نوشابه هاي خانواده در جامعه اروپا فقط قيمت واقعي محصول را پرداخت كرده و عوارض دفن بطري هاي غيرقابل بازيافت را پرداخت نمي كنند. اما بر عكس در كشور ما نه مشتري نوشابه خانواده عوارض دفن بطري پلاستيكي را پرداخت مي كند و نه در تفكيك زباله ها همكاري مي كند.. نتيجه اينكه خاك ايران در زير پوسته ظاهري خود لبريز از بطري هاي يك بار مصرف بازيافت نشده و زباله هاي هميشه ماندگار است.
تهران در معرض تهديد
روزانه بيش از 7 هزار تن زباله در تهران توليد مي شود كه 70 درصد آن " زباله تر" و قابل تبديل به كود كمپوست و 30 درصد آن زباله خشك است اما با وجود توليد اين حجم انبوه زباله آن هم فقط در طول يك روز در تهران متاسفانه هنوز نتوانسته ايم سيستم كارآمدي براي بازيافت انواع زباله تعريف كنيم و در اين ميان سازمان بازيافت به عنوان متولي اصلي اين موضوع نتوانسته آن طور كه بايد مساله بازيافت و استفاده بهينه از زباله را در دستور كار خود قرار دهد. بررسي ها نشان مي دهد اگر فقط زباله تهران به نحو مطلوب و مناسب بازيافت شود سالانه بالغ بر 200 ميليون دلار صرفه جويي ارزي به همراه خواهد داشت. پنج درصد زباله تهران را پلاستيك تشكيل مي دهد كه بازيافت اين مقدار زباله مي تواند كيسه زباله مورد نياز تمام خانوارهاي تهراني را تامين كند، لذا مديريت بازيافت زباله در كشور نياز به نگاهي جدي و عزم ملي دارد.
ناحيه سبز
در سال 80 شهرداري تهران با وقوف به مشكلات و معضلات جمع آوري و بازيافت زباله طرحي را در قالب برنامه اي مد ون و كارشناسي شده بلند مدت با عنوان " ناحيه سبز" به اجرا درآورد. بر اساس طرح ناحيه سبز هريك از شهروندان تهراني به نوعي مسئوليت خواهند داشت تا با مشاركت در اين طرح ملي نسبت به كاهش توليد زباله و استفاده مجدد و بازيافت آن با سازمان بازيافت و تبديل مواد شهرداري همكاري كنند. اين طرح از نيمه دوم سال 80 در ناحيه يك شهرداري منطقه شش تهران آغاز شد كه به علت موفقيت در بخشي از منطقه 18 و شهرك غرب نيز اجرا شد. در اين طرح جداسازي مواد زائد جامد و خشك از زباله تر از مبدا انجام مي شود و رويكردي قابل توجه براي بازيافت و برگرداندن زباله به چرخه توليد محسوب مي شود.
بازيافت يك ضرورت ملي
اگر نگاهي گذرا به ميزان توليد پسماندهاي مواد مصرفي و توليدات جوامع شهري داشته باشيم و نقش آن را در آلودگي شهري بشناسيم بيش از پيش به ضرورت اجراي اين طرح پي خواهيم برد.
يك كارشناس زيست محيطي در اين خصوص مي گويد: زباله شهري يك نوع از زباله هاي پنج گانه است كه حجم آن بسيار زياد بوده و روزانه 30 تا 35 هزار تن از اين نوع زباله در كشور ما توليد مي شود كه حدود 7 هزار تن آن به تهران تعلق دارد.
دكتر حميدرضا سليم زاده با اشاره به اينكه زباله شهري يكي از پنج گونه زباله هاي صنعتي، خطرناك يا ويژه ، بيمارستاني و كشاورزي است، مي افزايد: در ايران حدود 60 تا 70 درصد زباله ها مواد آلي و پسماند مواد خوراكي، نان خشك و مواد تجزيه پذير هستند و حتي مي توان آنها را زباله به حساب نياورد بلكه يك منبع انرژي و درآمد محسوب كرده و به مواد سودمندي مانند كود آلي كه بسيار مفيدتر از كود شيميايي است تبديل كرد.
وي مي گويد: 30 درصد ديگر زباله ها نيز به راحتي قابل بازيافت هستند زيرا زباله خشك مانند كاغذ، شيشه، پلاستيك و فلزات بوده و حتي در كشورهاي پيشرفته به عنوان طلاي سياه ناميده مي شوند.
اين كارشناس محيط زيست با اشاره به اين موضوع كه قانون اجرايي واحدي براي بازيافت زباله وجود ندارد ، مي گويد: وظايف دستگاهها در خصوص مديريت هر نوع زباله نا مشخص بوده و معلوم نيست مسئوليت زباله هاي توليد شده بر عهده كيست و اينكه چه كسي بايد پسماندها را مديريت كند.
سليم زاده در خصوص اهميت بازيافت زباله به لحاظ ويژگي هايي كه به همراه دارد ، مي گويد: بازيافت زباله علاوه بر كاهش آلودگي زيست محيطي و كاستن از انواع بيماريهاي ناشي از دفع غير بهداشتي زباله ، مي تواند درآمدهاي اقتصادي نيز به همراه داشته باشد.
وي با تاكيد بر اين موضوع كه سوزاندن زباله به فناوري پيشرفته نياز دارد، مي افزايد: وقتي مواد آلي زباله ها سوزانده مي شود ممكن است مواد كلردار مانند نمك طعام در مجاورت بعضي مواد الي ديگر تركيبات آلي بسيار سمي و خطرناك توليد كنند كه بعضي از آنها سرطان زا هستند. بنابراين اصولا سوزاندن زباله كار نادرستي است مگر اينكه دماي سوزاندن بسيار بالا بوده و شرايط ماندگاري زباله در داخل كوره مناسب و گاز خروجي كاملا پالايش شود.
در حال حاضر روزانه بيش از 7 هزار تن زباله در تهران توليد مي شود كه 70 درصد آن زباله تر و 30 درصد ديگر زباله خشك و مواد زائد و جامد است. بازيافت اين حجم از زباله شهري ضمن ايجاد فرصتهاي شغلي و ارزش اقتصادي چشمگيري كه دارد خدمت بزرگي به فرزندان مان و نسل هاي آينده است. زباله تر كه به پسماند ميوه ها، سبزيجات و مواد غذايي و تفاله هاي چاي اطلاق مي شود ، بيشترين بخش زباله شهري را تشكيل مي دهد. زباله تر پس از بازيافت تبديل به كمپوست شده و اين بهترين كود براي مصارف كشاورزي است. همچنين از زباله تر مي توان " سوخت جامد" توليد كرد كه جايگزين مناسبي براي سوخت هاي فسيلي است. از سوي ديگر زباله خشك كه شامل كاغذ، پلاستيك، چوب، پارچه و... مي شود در صورت جدا شدن از زباله تر مي تواند دوباره وارد چرخه مصرف شود.
زباله بيمارستاني
زباله هاي بيمارستاني بخشي از زباله هاي انبوه شهر تهران است كه شامل سمي و غير سمي است. بر اساس برآوردها در بيمارستانها از مجموع 630 نوع يا بيشتر از مواد شيميايي استفاده مي شود كه از اين تعداد حدود 300 نوع آن غير سمي و 300 مورد آن سمي و خطرناك است. همچنين در هر شبانه روز هر تخت بيمارستاني 710/2 كيلوگرم زباله توليد مي كنند. اگر مجموع همه تخت هاي بيمارستاني را حدود 30 هزار تخت فرض كنيم مجموع زباله هاي توليدي در هر شبانه روز به 810 هزار و 300 كيلوگرم يا 3/81 تن خواهد رسيد. به طور كلي روزانه 70 تن زباله بيمارستاني در تهران جمع آوري مي شود كه 25 تن آن خطرناك و آلوده است ضمن اينكه در سال گذشته 21 هزار تن و989 تن ضايعات بيمارستاني جمع آوري شده است.
مهم ترين اصل فراموش شده
علي رغم تمام كمبودها و نواقصي كه در اين مسير وجود دارد و باعث گرديده وضعيت بازيافت زباله هنوز سردرگم و نامعلوم بماند، نكته اي كه نمي توان آن را بي تاثير در اين مقوله دانست موضوع مهم فرهنگ پذيري شهروندان براي سامان بخشيدن به مساله جمع آوري زباله شهري است. متاسفانه در اين مسير مديريت شهري نارضايتي نسبي از همكاري و همراهي شهروندان داشته و معتقد است هر چقدر هم كه مديريت شهري تلاش و كوشش به خرج دهد و مقدمات كار نيز فراهم شود اما شهروندان ما را ياري نكنند نمي توان به بهبود وضعيت اميدوار بود.
معاون خدمات شهري و فضاي سبز منطقه 12 شهرداري تهران در اين ارتباط مي گويد: مديريت شهري براي استفاده از تكنولوژي روز دنيا با مشكلي مواجه نيست بلكه يكي از موانع موجود بر سر راه نظافت بهتر شهر، مشكلاتي است كه از ناحيه فضاهاي تنگ و باريك كوچه و خيابانهاي شهر به خصوص در مناطق جنوبي شهر وجود دارد و باعث مي شود آن طور كه بايد نتوان در جمع آوري زباله هاي انباشت شده در بيرون خانه ها و كوچه اقدام كرد.
علي محمدنژاد مي افزايد: اين موضوع موجب شده كه شهرداري فقط 20 درصد امكان استفاده از ماشين آلات و تجهيزات مكانيكي خود را داشته باشد.
وي به مقوله عدم همكاري برخي از شهروندان در خصوص جمع آوري بهتر زباله ها اشاره مي كند و مي گويد: وقتي برخي از شهروندان خودروهاي خود را در كنار خيابانها و داخل كوچه ها پارك مي كنند چگونه مي توان كار نظافت معابر عمومي را به نحو مطلوب انجام داد.
محمدنژاد ريختن زباله در داخل جوي آب و نهرها از سوي صاحبان مغازه ها و برخي از ساكنان منازل را يكي ديگر از معضلات عدم فرهنگ پذيري شهروندان در جهت داشتن شهري سالم و پاكيزه عنوان مي كند و مي گويد: تمام جوي ها در ساعات اول صبح توسط ماموران شهرداري تميز شده و هيچ گونه زباله اي در آنها مشاهده نمي شود اما به محض شروع به كار مغازه ها و بعد از گذشت چند ساعت از روز اگر به نهرها نگاه كني گويي چند سال است كه اين مكان ها دست نخورده است!
از سوي ديگر جمع آوري نيمي از زباله هاي شهر تهران در طول روز نشان از اين واقعيت دارد كه شرايط براي ساماندهي زباله پايتخت مهيا نيست و مي بايست بيش از اين تلاش نمود و بيشتر از آن در حوزه فرهنگي اين موضوع كار كرد تا شهروندان بيش از پيش با اهميت كار آشنا شده و متوجه اين واقعيت گردند كه در صورت بازيافت اصولي و صحيح زباله شهري مي توان علاوه بر فضاي پاك وسالم از مزيت هاي اقتصادي بازيافت نيز به نحو مطلوب استفاده برد.
البته اين در حالي است كه بدانيم در سال گذشته 60 ميليارد ريال براي طرح آموزش و راهبري زباله از مبدا توسط شهرداري تهران هزينه شده اما متاسفانه نهادينه كردن فرهنگ جمع آوري و ساماندهي زباله هاي شهري در پايتخت چند ميليوني كه ساكنانش از اقشار و اقوام مختلفي هستند كه در اين منطقه ساكن شده اند نياز به كار فرهنگي بيشتري دارد تا بتوان تمام شهروندان اين كلان شهر را با يك فرهنگ واحد و منسجم شهري مانوس ساخت.
خوشبختانه مديريت جديد شهري نيز با اذعان به اين موضوع كه بازيافت تنها راهكار ساماندهي زباله تهران است. به طوري كه شهردار تهران مي گويد: شهرداري با قراردادهايي كه به همين منظور تنظيم و تهيه كرده اميدوار است ظرف سه تا چهار سال آينده اين مشكل در تهران برطرف شود تا ديگر شاهد دفع غير بهداشتي و جمع آوري نامناسب زباله ها در سطح شهر تهران نباشيم.
نظر شما